دانلود ,بررسی معماری ارگانيک, پاورپوینت
 
معماری ارگانیک فلسفه معماری است که هارمونی را میان مسکن انسان و جهان طبیعی ترویج می دهد، به وسیله طرحی که کاملا مخلوط و موافق با سایتش نزدیک می شود که ساختمان ها ، مبلمان و محیط ها بخشی از ترکیب متحد وابسته به یکدیگر شده اند .معماران Imre makovecz , Hundertr wasser , Bruno zevi , rudulf steiner , bruce goff , Louis Sullivan , frank liyod wright , antoni gaudi , gustav stickly  و غالب اخیر anton alberts و laurie backer همه در کارشان در معماری ارگانیک مشهور هستند.
 
همچنین معماری ارگانیک به همه طبیعت از مراحل طراحی فرانک لوید رایت ترجمه شده است. متریال ها، اشکال عمده و ترتیب اصلی مطالب مهم ادامه پیدا می کنند که خودشان را به عنوان یک چیز کلی در سراسر ساختمان تکرار کنند .
 
ایده معماری ارگانیک فقط به لفظ ارتباط ساختمان با محیط های طبیعی اشاره نمی کند، بلکه چگونگی طراحی ساختمان ها تفکر دقیقی هست درباره اینکه آیا اینها ارگانیسم یکپارچه ای بودند.
 
 
 
 بخشی از مطلب 
 
مفهوم معماری ارگانيك،تاريخچه معماری ارگانيك،مباني نظري معماری ارگانيك،معماران برجسته معماری ارگانيك،آثار برجسته معماری ارگانيك.
 
لغت ارگانيک در لغت نامه ها به عناوين مختلف ترجمه شده است. كه عبارتنداز:عالي،بدست آمده از سازوارهاي زنده،وابسته به اندام،تن مايه و...اثر ارگانيک به اثري گفته ميشود که مانند گياه وموجودي زنده کاملا به صورتي پويا درجهات مختلفي رشد کرده باشدوهيچ عاملي به جزنيروهاي حياتي مانع رشدآن نشده باشد. نمونه اين آثار کليه پديده هاوموجودات طبيعي مختلف عالم است.انسان به عنوان نماينده خدا درروي زمين بادرک اصول پوياوحياتي عالم طبيعت خود دست به آفرينش ميزند،آفرينش ارگانيک كه نمونه هاي اين نوع شکل گيري در تاريخ معماري کشورمان نيز فراوان است از آنجمله ميتوان به شهرسازي کاملا ارگانيک وانساني بافتهاي قديمي (نمونه بارزآن ارگ بم)معماري طبيعي واقليمي ايراني استفاده از مصالح متناسب با اقليم وبسياري از موارد ديگر نام برد.
 
بينش معماري ارگانيک ريشه در فلسفه رمانتيک دارد.رمانتيسم يک جنبش فلسفي هنري وادبي در اواخرقرن 18و19 ميلادي در شمال غربي اروپا بود که به ساير نقاط اروپا و آمريکا سرايت کرد.اين جنبش واکنشي در مقابل خردگرايي عقل مدرن بود.رمانتيکها همانند پيروان تفکر کلاسيک به ذهن انسان اعتقاد داشتند که بيشتر درمورد احساس وعواطف بود،به همين دليل اکثر فلاسف رمانتيک شاعر بودند وبه تجليل ازطبيعت،عواطف وتخيل مي پرداختند که به مباني علوم اثباتي مانند فيزيک ورياضي و منطق معتقد بودند.درآثار رمانتيک بر انگيختن احساس وعواطف،ايجاد ابهام وتوهم ومناظر تماشايي طبيعت مورد توجه است.به همين دليل رمانتيک درپي تحسين طبيعت است برخلاف کلاسيک که به دنبال سلطه برطبيعت است.فريدريش ويلهم شيلينگ که يکي از بنيانگذاران فلسفه رمانتيک محسوب ميشود معتقد بود که طبيعت جزئي از خود انسان است وبين انسان وطبيعت جدائي نيست دراين سبک معماري هنرمند ميبايست ترکيبي ميساخت که به موازات طبيعت باشد وپروسه حيات و رشد و توسعه را به صورت انتزاعي نشان دهد.